با نزديك شدن به پايان سال ميلادي، بيشتر در خصوص آينده صنعت ارز ديجيتال صحبت ميشود. بحث هاي مورد نظر مخصوصا درباره اين موضوع است كه امور مالي جهاني و روندهاي فناوري چگونه بر پذيرش ارزهاي ديجيتال در سالهاي آتي تاثيرگذار خواهند بود.
برخلاف منتقدان، تعداد متخصصان اين صنعت و مشتاقان ارزهاي ديجيتال كه آينده نويدبخشي براي ارزهاي ديجيتال پيش بيني ميكنند افزايش يافته است. سرمايه گذارهاي سازماني اكنون به محصولات و پروژههاي مرتبط با ارز ديجيتال توجه بيشتري ميكنند و حتي دانشگاهها ارائه درسهايي در خصوص فناوري بلاك چين و ارز ديجيتال را شروع كردهاند.
اكنون صحبتهايي مبني بر اين موضوع به وجود آمده است كه فناوريهاي نوظهور نظير هوش مصنوعي و اينترنت اشيا چگونه ميتوانند بر عرصه ارزهاي ديجيتال تاثيرگذار باشند؛ به طوري كه فرصتهايي نيز براي كاربردهاي جديد ايجاد شود. علاوه بر اين، روندي جهاني به سمت جوامع غير نقدي تعيين شده است تا تاثير واقعي بر نحوه حفظ حريم خصوصي و آزادي داشته باشد. آيا ارزهاي ديجيتال ميتوانند راهكار مورد نياز را در اوايل سال 2020 ارائه دهند؟
افزايش استفاده از هوش مصنوعي (AI) و اينترنت اشيا (IoT)
متخصصان بسيار تمايل دارند تا بيان كنند كه هوش مصنوعي برگ برنده در تمام صنايع است. فراگير بودن ديتاست ها، يادگيري ماشيني و رايانههاي قدرتمند مقياس پذير، جهان را به سمت عصر هوش مصنوعي سوق ميدهند. بسياري از افراد حتي اينطور در نظر ميگيرند كه اين فناوري، نشانهاي از انقلاب صنعتي پيش رو است.
هرچند عليرغم رشد سريع فناوري هوش مصنوعي، چند كاربرد عملي اندك نيز در حال حاضر به دست آمده است. گزارشي به اسم “وضعيت فناوري هوش مصنوعي در سال 2019” بيان كرده است پروژههايي كه داراي كلمه هوش مصنوعي در عنوان خود هستند، تا 50 درصد سرمايه بيشتري جذب ميكنند. اين سروصداي عظيم ايجاد شده پيرامون هوش مصنوعي منجر به شرايطي شده است كه تعداد برنامهها توسط پروژه هايي كه صرفا مدعي داشتن ارتباط با هوش مصنوعي هستند، افزايش يافتهاند.
خبر خوب اين است كه صنعت ارز ديجيتال داراي كاربردهاي مختلفي است كه در آنها ميتوان از هوش مصنوعي براي جذابتر كردن ارزهاي ديجيتال براي عموم مردم استفاده كرد. براي مثال، بهينه سازي مصرف انرژي در فرآيند ماينينگ. انرژي مورد نياز براي استخراج بيت كوين به يك نگراني تبديل شده است و برنامههاي خاصي ميتوانند هزينه انرژي مورد نظر را كاهش دهند. اين موضوع سود حاشيهاي بيشتري براي ماينرها فراهم ميكند و در نتيجه، ماينرها نيز كارمزد تراكنش ها را كاهش ميدهند ماينر ساز.
هوش مصنوعي پس از پيادهسازي ميتواند احتمال عملكرد نود را محاسبه كند و روشهايي را پيشنهاد كند ميتوان از آنها براي تراكنش هاي سريعتر و ارزانتر بر بستر بلاك چين استفاده كرد. علاوه بر اين، هنگامي كه هوش مصنوعي با اينترنت اشيا تركيب شود، نودهاي مختلف ميتوانند به طور مستقل با يكديگر ارتباط برقرار كنند و كارايي و راندمان پروتكل هاي اجماع در بلاك چين افزايش يابد.
ميتوان از هوش مصنوعي، اينترنت اشيا و بلاك چين براي ساخت دستگاه هاي الكترونيكي كاملا مستقل استفاده كرد تا به جاي استفاده از كارتهاي اعتباري، اين دستگاه ها را برنامه نويسي كرد تا از ارزهاي ديجيتال براي تراكنش بهره ببرند.
در اين خصوص، كوين تلگراف با دومينيك شينر (Dominik Shiener) موسس آيوتا مصاحبه كرده است. آيوتا پروژه ارز ديجيتال است كه به دنبال يكپارچه سازي ارزهاي ديجيتال با اينترنت اشيا است. شينر معتقد است استقلال بايد هدف نهايي فناوري باشد. وي گفت:
چشم انداز نهايي تمام اين پيشرفت هاي فناوري، انتقال از اتوماسيون به سمت مستقل بودن و تبديل شدن ماشين ها به عاملان اقتصادي مستقل است. صرفا با ارائه كيف پول و روش بررسي، دريافت و ارسال پرداخت ها به ماشين ها، ما اقتصاد ماشيني كاملا جديدي ايجاد ميكنيم كه در آن، ماشين ها به يكديگر خدمات و اطلاعات ارائه ميدهند.
شينر هم چنين افزود كه با تركيب اينترنت اشيا، هوش مصنوعي و فناوري دفتر كل توزيع شده، كاربردهاي جديد و پيشرفته اي در دسترس قرار خواهد گرفت و بدين ترتيب، ما از شبكه هاي متمركز امروزي با تك نقطه هاي شكست به سمت غيرمتمركزسازي هوشمند حركت ميكنيم كه در آن، شبكه ها غيرمتمركز، انعطاف پذير، ايمن و هوشمند هستند.
افزايش علاقه سرمايه گذاران سازماني به ارزهاي ديجيتال
روند ديگري كه ميتواند باعث رايج شدن ارزهاي ديجيتال در سال 2020 شود، افزايش علاقه به پروژه هاي مرتبط با ارز ديجيتال از جانب سرمايه گذاران سازماني است.
نظرسنجي شركت سرمايه گذاري فيدليتي نشان داده است كه از 441 سرمايه گذار سازماني واقع در آمريكا، 47 درصد آنها بيان كردهاند كه دارايي هاي ديجيتال، فناوري نوآورانه اي هستند.
اين نظرسنجي هم چنين نشان داده است كه بيش از 70 درصد پاسخ دهندگان، ارزهاي ديجيتال را دارايي هاي مطلوبي در نظر داشتند و 40 درصد پاسخ دهندگان نيز گفتند كه در آينده بر روي ارزهاي ديجيتال سرمايه گذاري خواهند كرد.
نكته جالب تر اين است كه 22 درصد سرمايه گذاران سازماني هم اكنون نيز ارز ديجيتال دارند. اساسا علاقه به ارزهاي ديجيتال از گروه پذيرندگان اوليه به مشاوران مالي، صندوق هاي پوشش ريسك و دفاتر خانوادگي انتقال يافته است.
براي مثال، شركت جي پي مورگان، JPM Coin را با هدف تسهيل انتقال پول بين المللي در بين مشتريان سازماني صادر كرده است.
به علاوه، شركت مديريت دارايي هاي ديجيتال مورگان كريك (Morgan Creek) با دو صندوق بازنشستگي همكاري كرده است كه مجموع دارايي هاي تحت مديريت اين دو صندوق تقريبا 5.1 ميليارد دلار است. با اين همكاري، شركت مورگان كريك 40 ميليون دلار سرمايه جذب كرده است كه به صندوق سرمايه گذاري اختصاص خواهد يافت. گفتني است اين صندوق در بيت كوين و ساير شركت هاي مرتبط با بلاك چين سرمايه گذاري ميكند.
تحقيق ديگري كه در سه ماهه پاياني سال 2018 توسط بيت گو (BitGo) انجام شد، بيان كرده است كه 94 درصد سرمايه گذاري ها در پروژه هاي ارز ديجيتال انجام شده است.
اين گزارش در ادامه نشان داده است كه فقط 7 درصد سرمايه گذارها پيش بيني ميكنند كه طي 12 ماه آتي، سرمايه آنها كاهش يابد و بقيه افراد درباره افزايش سرمايه خود خوش بين هستند. نكته جالب اين است كه عليرغم فشار شديد قانونگذاري و نوساني كه صنعت ارز ديجيتال با آن مواجه است، اين سرمايه گذاران سازماني و مديران صندوق هاي سرمايه گذاري نشانهاي از خروج از اين عرصه نشان ندادهاند.
از آنجايي كه سرمايه ارز ديجيتال علاوه بر نقدينگي بايد جريان سرمايه مناسبي داشته باشد، افزايش علاقه از جانب سرمايه گذارها انديكاتوري مشخص در خصوص رشد صنعت ارز ديجيتال است. براي مثال، دانشگاه ميشيگان برنامه ريزي كرده است تا در سال جاري، سهم خود در سرمايه گذاري ارز ديجيتال تحت مديريت اندريسن هورويتز (Andreessen Horowitz) را افزايش دهد.
ساير دانشگاه هاي برتري كه به سرمايه گذاري در ارزهاي ديجيتال علاقه مند هستند، دانشگاههاي هاروارد و ييل ميباشند. در سال 2019، هاروارد همراه با دو برنامه حقوق بازنشستگي در ايالت ويرجينيا، 95.8 ميليون توكن بلاك استك (Blockstack)، پلتفرم محافظت از حقوق ديجيتال، به ارزش 11.5 ميليون دلار را خريد. به علاوه، فروش توكن بلاك استك با در نظر گرفتن اين نكته كه به اولين فروش توكن واجد شرايط SEC تبديل شده است توانست تاريخ ساز شود.
در خصوص دانشگاه ييل، به نظر ميرسد اقدام به سرمايه گذاري در ارزهاي ديجيتال تحت تاثير مطالعه انجام شده توسط اقتصاددان هاي اين دانشگاه بوده است. در تحقيق اين اقتصاددانان گزارش شده است كه اگرچه ارزهاي ديجيتال داراي نوسان بسيار زيادي هستند، اما هم چنين برگشت سود آنها بيشتر از ريسك موجود است.
افزايش استفاده جهاني از ميكروچيپ و سيستم هاي غير نقدي
در سراسر جهان، حركت به سمت جامعه جهاني غير نقدي با سرعت زيادي در حال پيشروي است. از آفريقا تا اروپا و از آسيا تا آمريكا، كشورهاي مختلف در صدد جايگزيني اسكناس با پول هاي الكترونيكي يا پلاستيكي هستند.
در كشورهايي نظير سوئد، حركت به سمت جامعه غير نقدي به حدي كارآمد بوده است كه پول نقد در گردش در كشور به يك درصد توليد ناخالص ملي كاهش يافته است. به علاوه، قانونگذاران سوئد اين امكان را به خرده فروشان داده است تا پرداخت هاي نقدي را قبول نكنند.
بانك مركزي سوئد به منظور همراه شدن با اين تغييرات، برنامههايي را براي صدور نسخه ديجيتالي ارز سنتي ملي خود تعيين كرده است و اسم اين برنامه را كرون الكترونيكي (e-krona) گذاشته است. اين موضوع علاوه بر افزايش محبوبيت استفاده از ميكروچيپ در كشور سوئد در سال هاي اخير باعث شده است كه متخصصان پيش بيني كنند كه اين كشور ميتواند به يكي از اولين كشورهايي تبديل شود كه كاملا غير نقدي باشد.
شهروندان سوئدي كه پرداخت هاي غير نقدي و با استفاده از ميكروچيپ ها انجام ميدهند گزارش داده اند كه ميتوانند بليت قطار بخرند، صورت حساب هاي رستوران ها را پرداخت كنند و بدون بيرون آوردن كيف پول، موبايل يا كليد، دربهاي دفاتر اداري خود را باز كنند. هرچند بهاي چنين كاري ميتواند تهديد نظارتي و اطلاعات شخصي و ايمني باشد.
اگرچه روشهاي پرداخت الكترونيكي باعث سهولت در انجام امور باشد، اما سابقه با جزيياتي از خريد كاربر، مكان و زمان خريد نيز ثبت ميشود. اين اطلاعات توسط ارائه دهندگان خدمات پرداخت، خرده فروشان و پردازشگرهاي پرداخت قابل فروش است.
در كشور چين، فراگير بودن پرداختهاي ديجيتال به حدي كاربردي شده است كه سيستم اعتبار جامعه اين كشور پيرامون اين موضوع ايجاد شده است. پرداختهاي نقدي در كشور چين از سال 2012 تا سال 2019 از 96 به 15 درصد كاهش يافته است.
با استقبال كشورهاي بيشتر از حركت به سمت پرداخت هاي غير نقدي، مردم به تدريج قابليت تراكنش بدون حضور اشخاص ثالث يا نهادهاي دولتي را از دست ميدهند. جامعه غير نقدي ميتواند به دولت امكان دهد تا از مردم در مقابل جرايم، محافظت بهتري كند اما هزينه اين امر، از دست رفتن حريم خصوصي اطلاعات شهروندان است. در اين خصوص كوين تلگراف با ري وانگ (Ray Wang) موسس و رييس هيات مديره و تحليلگر شركت تحقيقاتي Constellation Research مصاحبه كرده است. وي گفت:
اين يك تناقض است. شركت هايي كه درصدد كسب اعتماد ما هستند تا هويت هاي ديجيتالي ما را مديريت كنند، به نظر ميرسد مدل هاي تجاري مكملي هستند كه با فروش اطلاعات باعث خدشه دار شدن اعتماد ما ميشوند.
ارزهاي ديجيتال نظير بيت كوين ميتوانند محافظتي در مقابل جنبش غير نقدي ارائه دهند و به مردم امكان دهند تا بدون حضور اشخاص ثالث يا دولت به تراكنش هاي مالي بپردازند. اگرچه پرداخت هاي بيت كوين از لحاظ اطلاعات كاربران به اندازه پرداخت هاي نقدي، خصوص نيست اما به لطف وجود بلاك چين، غيرمتمركز است و به اشخاص ثالث نياز ندارد. بنابراين، با حركت جامعه به سمت پرداخت هاي غير نقدي، تقاضا براي روش هاي پرداخت جايگزين نظير روشي كه بيت كوين و ارزهاي ديجيتال ارائه ميدهند افزايش خواهد يافت.
به علاوه، با افزايش عدم اطمينان و قطعيت اقتصاد جهاني، ارزهاي ديجيتال در مقابل نرخ بهره منفي، پوشش ريسك سرمايه ارائه خواهد داد.
سال 2020 و فراتر از آن
اگرچه روندهاي جهاني ميتوانند تغييرات چشمگيري كه هنوز رخ نداده اند را نشان دهند، اما آينده هم چنان به شدت غيرقابل پيش بيني است و اتفاقاتي كه در سال 2020 و پس از آن رخ خواهد داد صرفا به صورت پيش بيني است.
پيدايش فناوري هاي مهمي نظير هوش مصنوعي، اينترنت اشيا و بلاكچين ميتواند مقياس هاي قدرت را به سرعت و در جهت غيرمنتظره اي تغيير دهد. به همان اندازه كه افزايش علاقه به فناوري بلاك چين قابل توجه است و بايد به عنوان نشانه اي از آينده در نظر گفت، بايد قبل از نتيجه گيري و ارائه پاسخ قطعي به پذيرش ارزهاي ديجيتال، چندين عامل ديگر را نيز در نظر گرفت.
خوشبختانه با افزايش جريان سرمايه هاي سازماني و تاثير روندهاي اشاره شده در اين مقاله، اين صنعت در اذهان عمومي به صورت قانونمند تبديل خواهد شد.