اتريوم
ويتاليك بوترين (Vitalik Buterin) خالق اتريوم معتقد است كه عرضه ثابت اتريوم مفيد است. او معتقد است كه با حضور ايسيك ها (ASICs)، گواه اثبات كار خيلي عادلانه نيست. به نظر او، گواه اثبات سهام در اين ميان مفيد است و براي تامين امنيت اين الگوريتم نيازي به گواه اثبات كار نيست زيرا كارمزدها از كرايه دادن حاصل مي شوند و نيازي به صدور نيست.قرار دادهاي هوشمند در اين ميان مي توانند كارمزدها را پرداخت كنند و به اين ترتيب پاداش بلاك ثابتي براي ماينر ها ايجاد خواهد شد و نياز به بيرون دادن كوين بيشتر نخواهد بود.
البته اين مسئله در تئوري درست است و در عمل ديدهايم كه تخمين عرضه اين كوين قابل پيش بيني نيست و حتي ويتاليك هم نتوانسته تخمينهاي درستي در اين زمينه بزند. عرضه اين كوين در حال حاضر به 110 ميليون نزديك ميشود و حدودا 5 ميليون اتر ديگر هم، سال آينده توسط ماينر ها بيرون داده خواهد شد و تنها خدا مي داند كه اين روند تا كي ادامه پيدا مي كند.
زماني كه اتريوم به جايي برسد كه بتواند براي استيكنيگ امنيت كافي فراهم كند، ديگر نيازي به حضور ماينرها نخواهد داشت و مي تواند گواه اثبات كار را كنار بگذارد. اين كار عرضه سالانه اين كوين را به 1.5 ميليون كاهش مي دهد. اما مشخص نيست كه آنها بتوانند اين بلاكچين هاي مختلف دو راهه را ايجاد كنند. اگر موفق به انجام اين كار شوند، پيشرفت بسيار بزرگي خواهد بود؛ زيرا اين به معني وجود زنجيره هاي جانبي غير متمركز است. براي انجام اين كار، به زنجيره ديگري براي نوشتن زنجيره گواه اثبات كار نياز است كه زنجيره گواه اثبات كار نيز بايد زنجيره ديگر را بخواند.
در اين حالت، اتريوم با سوزاندن و منهدم كردن به زنجيره گواه اثبات سهام فرستاده مي شود و اين زنجيره، كوينهاي نسل دوم را ايجاد ميكند. زنجيره گواه اثبات كار براي انجام اين امر لازم است كه كوين ها را خارج از قوانين موجود ايجاد كند؛ كه پيشبيني نحوه انجام اين كار از طريق ماينر ها بسيار مشكل است.
در هايبرد كاسپر (Hybrid Casper)، قرارداد هوشمندي در داخل زنجيره گواه اثبات كار موجود بود و بنابراين استيكرها (stakers) و ماينر ها مي توانستند با هم ارتباط برقرار كنند. ما بر اين باوريم كه زنجيره جديد نيز منجر به همين ايجاد ارتباط خواهد شد. احتمال ميرود كه اين تورم 5 ميليون در سال، براي حداقل سه سال ديگر هم ادامه پيدا كند و بعد از اين دوره است كه كم كم راه حل هاي مطرح شده مي تواند عملي شوند براي خريد ماينر به سايت ماينر ساز مراجع كنيد.
به مرور زمان و با انجام شدن هاوينگ هاي بيت كوين و كم شدن مقدار عرضه بيت كوين، تاريخ نشان داده كه اتريوم هم نمي تواند همچنان به عرضه ثابت خود ادامه دهد و ناگزير بايد آن را كم كند. اين تخمين سه سال هم كه گفته شد، با توجه به همين هاوينگ هاي بيت كوين ابراز شده است.
پس اين ارز ديجيتال نيز به نوعي همان مسير تورمي بيت كوين را دنبال مي كند اما بايد گفت كه اين دنبال كردن به شيوهاي تاخيري انجام مي شود. سال 2021 مي تواند تخمين خوشبينانهاي براي كاهش صدور اتريوم باشد و احتمالا اين امر در 2022 انجام خواهد شد. در اين ميان، قطعا امنيت براي اين كوين بسيار مهم است و نمي تواند امنيت را فداي اجراي اين طرح ها كند.
آيا فورك (fork) اتريوم مي تواند راه حل باشد؟
بعضي معتقدند كه به جاي مهاجرت از اتريوم نسل اول به نسل دوم، بايد يك فورك واقعي انجام شود و كوين جديد به دارندگان اتريوم داده شود. اين دقيقا مانند همان كاري است كه در فورك بيت كوين كش (BCH) انجام شد. اين پيشنهاد جالبي است و حتما بايد مورد توجه قرار بگيرد. اين پيشنهاد بسيار عملي است.
در عمل تا زمان شاردينگ (sharding)،استيكينگ اتريوم با اتريوم واقعي بسيار متفاوت است و حتي نميتوان آن را انتقال هم داد. اين احتمالا گواه اثبات كار را باارزش تر خواهد كرد؛ زيرا هميشه ميتوان آن را به كوين گواه اثبات سهم تغيير داد. اما اگر انشعاب مناسبي (clean split) موجود باشد، اين قضيه ميتواند به طور خاصي متفاوت باشد.
در اين حالت، اتريوم گواه اثبات سهام اساسا تورمي نخواهد داشت؛ اما در مدل قبل مقداري آشفتگي وجود دارد و احتمالا اين دو اتريوم همديگر را متوقف كنند. يك انشعاب مناسب احتمالا به يكي از اتريوم ها ارزش خاصي ميبخشد و آن را تبديل به اتريوم اصلي خواهد كرد. اما در مدل قبلي، عدم فعاليت عاملي قوي است كه احتمالا باعث تداوم اتريوم گواه اثبات كار خواهد شد.
همه اين مباحثات قبلا به طور مفصل انجام شده است؛ اما سوال اينجاست كه چرا هايبرد كاسپر به جاي اين زنجيره جديد مطرح نشده و چرا همزمان از اين انشعاب مناسب بحث نشده است. قطعا اتريوم بدون وجود يك سياست پولي نميتواند به حيات خود ادامه دهد اما با توجه به مطالبي كه در اين نوشتار خوانديم، متوجه مي شويم كه اتريوم تا حدودي اين سياست را اعمال كرده است.
سياست پولي اتريوم تا به حال، تبعيت از سياست پروتكل بيت كوين بوده است كه به شيوهاي تاخيري اعمال شده است. بنابراين بيت كوين از منظر سرمايه گذاري بسيار جذاب به نظر ميرسد و ميبينيم كه بزرگترين التكوين (Altcoin) از سياست پروتكل آن تبعيت مي كند.
اتريوم نيز ارزش خود را دارد و يك پول ديجيتال است كه به آساني قابليت برنامه نويسي دارد اما مي توان گفت كه از منظر سرمايه گذاري، انرژي و منابع زيادي را به هدر داده است. نظر شما چيست؟ تا چه اندازه اين كوين را براي سرمايه گذاري جذاب مي بينيد؟ نظرات خود را با ما در ميان بگذاريد